سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طـــومـــار

استفراغات یک ذهن معمولی
صفحه خانگی پارسی یار درباره

خاطره ی دلبرک سابق من

    نظر

توی سکوت نیمه شب ، صدای دیلینگ دیلینگ وایبر می آید نگاه میکنی به پیامی که از طرف نامی آشناست . نام کسی که در گذشته ی نزدیک ، خیلی نزدیک دوستش داشته ای . عاشقش بوده ای و حالا چند روز است که چند تایی مسیج فرستاده و تو هیچ کدام را جواب ندادی و حالا در این مسیج آخری میخواهد به هر ترفندی شده جوابی ازت بکشد .

در مسیجی که دیروز داده ، نوشته : به دوستت بگو به من زنگ نزنه لطفا . بای " تو عصبانی شده ای از اینکه دوستت به عشق سابقت تلفن کرده و عشق سابقت را عصبانی کرده . بعد میبینی که اصلا دوستی نداری که شماره ی عشق سابقت را داشته باشد . عصبانی میشوی از اینکه چرا عشق سابقت اینقدر در مورد تو بد فکر میکند . چرا اینقدر سوء ذن دارد ؟ عصبانی میشوی به خاطر کاری که تو نکرده ای و میخواهند به پای تو بنویسند . فکر میکنی که چه جوابی بدهی که بهتر باشد ؟! بعد به این نتیجه میرسی که اصلا اینها همه اش بهانه است تا جواب از تو بکشد . به این نتیجه میرسی که او هم تو را خوب میشناسد و میداند که چطور باید عصبانی ات کند تا ازت جواب بکشد . اما هدفش را نمیدانی . سر به جواب ندادن میگذاری . به بی خیالی . حق داری. آخرین بار که دو ماه پیش حالش را پرسیده بودی جواب نداده بود و تو به خودت قول دادی که جبران کنی و همانطوری که او لجت را در آورده لجش را دربیاوری . نه تو آدم عقده ای نیستی اما بدلیل تکرار این موضوع این تصمیم را گرفته ای.

توی پیام امشب نوشته : ببین این که جواب منو نمیدی مهم نیست ، لطفا به دوستت بگو حتما . و یه چیز دیگه اگر دوباره یه سال دیگه یاد من افتادی دیگه انتظار جواب نداشته باش.بای" تا یک سال دیگر کی زنده کی مرده ؟ انگار خودش هم باورش شده که کسی مزاحمش شده . گیر میکنی بین جواب دادن و جواب ندادن . نکته ی بین مسیج دیشب و امشب این است که هر دو راس ساعت 1:54 دقیقه نیمه شب فرستاده شده . یعنی دلبر سابقت سر یک ساعت خاصی هوای تو میکند . می آید توی دهانت که بگویی : برو شکایت کن اگر فکر میکنی از طرفه منه " اما این جواب دادن همه چیز را به هم میریزد . حتی اگر یک کلمه هم بگویی . مثل روزه میماند . تا به افطار نرسد هیچ فایده ای ندارد .حتی اگر یک دقیقه قبل از افطار بخوری باطل است .

جمله ی آخرش یک نوع التماس از موضع غرور است . وقتی یک دختر تهدید میکند خیلی خنده دار میشود . پشت این تهدید احساساتش کاملا معلوم است. چه احتیاجی هست که به من گوشزد کند که در صورت تماس جوابی نخواهد داد ؟  انگار این جواب ندادن من برایش گران تمام شده .اما چند ماه پیش خودش گفته بود که به تو فکر نمیکند . دلم میخواهد یک کلمه هم که شده جوابش را بدهم . دلم میسوزد .هنوز آنقدر هم بی رحم نشده ام . اما چه کنم این راهی است که خودش به سمت آن هُـلم داده . باید ادامه بدهم  ، متاسفم عزیزم...