سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طـــومـــار

استفراغات یک ذهن معمولی
صفحه خانگی پارسی یار درباره

یک سطل آب

یک سطل آب ریختن کاری دارد ؟؟

امام خمینی : اگر مسلمانان جمع شوند و نفری یک سطل آب بریزند ، اسرائیل را آب میبرد ( نقل به مضمون )/کات

مارک زاکر برگ سطل آب روی سرش خالی میکند / بیل گیتس سطل آب روی سرش.../ علی کریمی سطل آب.../ رضا عطاران.../ کات

چند تا خانه آن طرف تر از خانه ی ما ، علیرضا با طوبیِ 10 ساله ، طاهای 3/4 ساله و طاهره ی احتمالا سی و چند ساله زندگی میکردند . چند روز پیش که علیرضا جلوی خانه میخواست گاز ماشینش را توی کپسول خالی کند ، ماشینش منفجر میشود . خانه اش آتش میگیرد ، طاهره اش آتش میگیرد ، خودش هم آتش میگیرد . با صدای انفجار همسایه ها جمع میشوند . علیرضا و طاهره ی آتش گرفته توی کوچه می دوند و فریاد میزنند . همسایه ها ؟ همسایه ها نگاه میکنند ، فیلم میگیرند . علیرضای آتش گرفته فکرش پیش طوبی ست ، فکرش پیش طاهاست . طوبی میرسد ، طاها را می آورند ، علیرضا فکرش آرام میگیرد . حالا فکرش میرود سمت بدن آتش گرفته و برهنه ی طاهره ! داد میزند اگر کمک نمیکنید حداقل بروید . اگر ناموس دارید ، زن لخت مرا نگاه نکنید . همسایه ها همچنان هیچ کاری نمیکنند ، فقط نگاه میکنند ، فیلم میگیرند . علیرضا لحظات آخر جلوی بدن برهنه ی طاهره می ایستد که نا محرم بدن طاهره را نبیند . خواهش میکند تمنا میکند . از زنش حلالیت میطلبد . همه فیلم میگیرند اما...!

روز بعد علیرضا و طاهره را خاک میکنند و سطل سطل آب روی خاکشان میریزند .

یک سطل آب ریختن کاری دارد ؟